یکی از محبوب ترین قالب های شعری در بین شاعران ایران، رباعی است. اشاره دارد؟هر کسی کاو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگارِ وصل خویش۳- حافظ، در هر یک از بیتهای زیر، بر چه مفاهیمی تأکید دارد؟ بیتهای معادل این مفاهیم را از متن درس بیابید. ۳- بیت زیر را با توجّه به موارد «الف» «ب» بررسی کنید. قیمت پراید در شهرهای مختلف/ ١٣١ به ١٠۶ میلیون رسید الف) کارکرد «را»: حرف «را» در معنای حرف اضافهٔ «برای» به کار رفته است. بازگردانی: در این جا عشق وارونه عمل میکند. در این جا پاسخ سئوال ما همان نهاد و بقیّه ی جمله گزاره است. فهم کنایه معمولا از طریق استدلال و دریافت معنی (معنی دور) صورت می گیرد. / یار: مسند, سرّ من از نالهٔ من دور نیست لیک چشم و گوش را آن نور نیست, اسرار من در نالههای من نهفته است امّا چشم و گوش ظاهری نمیتواند راز و حقیقت این ناله را دریابد. ( من کتابخانه رفته بودم. - در بیت اول کلمه های (( بود)) و (( بود )) و در بیت دوم مکن و مکن ردیف هستند. 2- جمله ی پرسشی: جمله ای است که در آن در باره ی کار یا موضوعی پرسشی مطرح می شود و نشانه ی آن علامت پرسش (؟)است. 1-اگر سنگ خارا به چنگ آیدش شود موم و از موم ننگ آیدش «فردوسی», 2- آه سعدی اثر کند در سنگ نکند در تو سنگدل تاثیر «سعدی», 3- من زنی را دیدم نور در هاون می کوبید/من گدایی را دیدم در به در می رفت آواز چکاوک می خواست/ من قطاری دیدم روشنایی می برد/, 4-خروش آمد از باره ی هر دو مرد تو گفتی بدرید دشت نبرد «فردوسی», 5- گر برگ گل سرخ کنی پیراهنش را از نازکی آزار رساند بدنش را «طرب اصفهانی », 6-سنگ هم به حال من گریه کند برجاست بی تو زنده ام یعنی مرگ بی اجل دارم «بیدل», 7- نه کرسی فلک نهد اندیشه زیر پای تا بوسه بر رکاب قزل ارسلان زند «ظهیر فارابی», 8- به زیورها بیارایند وقتی خوبرویان را تو سیمین تن چنان خوبی که زیورها بیارایی «سعدی», ==========================================================================================================================================================================================================, ***موضوع سوم: معانی متفاوت پسوند (( گاه )) ***. حافظ نه حد ماست چنین لاف ها زدن پای از گلیم خویش چرا بیشتر کشیم «حافظ». * نکته ی مهم : برای فاعل جمله ای که زنده باشد (( چه کسی؟ یا چه کسانی؟ )) و برای فاعل جمله هایی که غیر زنده باشد،(( چه چیزی؟ یا چه چیزهایی؟ )) می آید. / اصل و وصل: جناس ناهمسان اختلافی, من به هر جمعیّتی نالان شدم جفت بدحالان و خوشحالان شدم, موسیقی هم مرهم دلهای پریشان است و هم مرهم دلهای کمالجو از فراق است.بدحالان و خوشحالان: تضاد و مجاز از همهٔ انسانها, هر کسی از ظنّ خود شد یار من از درون من نجست اسرار من, جدایی روح عارف از نیستانِ ملکوت که آرزو دارد خود را از این تبعیدگاه دنیای حسی به عالمی که منشأ اوست برساند. ۲- با توجّه به دو بیت زیر از مولوی، آیا میتوان «دیر شدن» و «بی گاه شدن» را معادل معنایی یکدیگر دانست؟ دلیل خود را بنویسید. هم چنین فخرالدین اسعد گرگانی در «ویس و رامین»، نظامیدر «خمسه»ی خود و خاقانی و سنایی برای سرودن داستان ها و تمثیلات خود رویکرد ویژه ای به این قالب داشته اند. مانند:شیشه شکست. / بیت دارای تمثیل و اسلوب معادله است. مانند: انسان که با علامت (ان)جمع بسته نمی شود. مانند:شاگردان کلاس پنجم آمدند. یکی از خطاهای انقلاب اسلامی که رهبر معظم انقلاب نیز بدان اشاره فرمودهاند و حتی خود را هم در رقم خوردن این خطا، سهیم میدانند، موضوع تحدید نسل است. می پرسیم ، چه چیزهایی خوردنی هستند؟ جواب: میوه های پاییزی. ( سیب : مفعول ) حمید و حسین تکالیف خود را به موقع انجام دادند. مانند: کلمه های ایران ، خلیج فارس ، قم و ... 3- علامت جمع (گان) : این علامت برای کلمات مفردی که به حرف ( ـه یا ه ) پایان یافته باشد. به عبارتی دیگر: فاعل کننده ی کار است. مانند: به کتابخانه رفته بودم. مانند: نور و روشنایی، جهل و نادانی ، صداقت و راست گویی، علم و دانش، صبر و شکیبایی، تند و سریع، غم و اندوه، منحوس و شوم، خانه و سرا و ... 6- همخانواده: همخانواده مخصوص واژه هایی است که از زبان عربی وارد زبان فارسی شده اند و دارای ریشه ی فعلی برمبنای سه حرف اصلی هستند: مانند: حکیم – حکم – احکام –محکوم ( ریشه ی فعلی : ح – ک – م ), عالم – تعلیم – علوم – معلّم –معلوم – اعلام – علاّمه ( ریشه فعلی : ع –ل – م ), صادق – تصدیق – مصدّق – صدیق –صدّیق – صدیقه ( ریشه ی فعلی : ص – د – ق ). زدست و دیده و دل هر دو فریاد که هرچه دیده بیند دل کند یاد, بسازم خنجری نیشش ز فولاد زنم بر دیده تا دل گردد آزاد «بابا طاهر». ... فکر نو بسیار ظریف و حساس است ،با یک ریشخند کوچک می میرد و کنایه ای کوچک آن را بسختی مجروح می کند . مثال (2): میوه های پاییزی خوردنی هستند. مثال: هنگام سپیده دم خروس سحری دانی که چرا همی کند نوحه گری؟, یعنی که نمودند در آیینه ی صبح کز عمر شبی گذشت و تو بی خبری «خیام». علی نهاد است و به بازار رفت، گزاره ی جمله. به شرطی که آن کلمه به (ـه یا ه ) پایان نیافته باشد. نی از جدایی خود از عالم بالا شکایت میکند.نی (استعاره از مولانا یا انسان آگاه) - حکایت و شکایت (جناس ناقص), کز نیستان تا مرا ببریدهاند در نفیرم مرد و زن نالیدهاند. مانند: ( شیوا کتابرا برد.). توجّه: در اسلوب معادله، هر یک از دو مصراع، استقلال معنایی و نحوی دارند؛ به گونهای که یکی از طرفین، معادل و مصداقی برای تأیید مفهوم طرف دیگر است. مانند:نور و ظلمت، خوب و بد، شب و روز، صلح و جنگ، روشن و تاریک، زشت و زیبا، بلند و کوتاه، کوچک و بزرگ، عمومی و خصوصی، گم نام و مشهور،. مثال: نرفتم به محرومی از هیچ کوی چرا از در حق شوم زرد روی «سعدی». فارسیونگارش متوسطه2وفنون 5- مترادف : این گونه کلمات از جهت معنی، یکی هستند و می توانند به جای هم به کار روند. برای چشم و گوش آن نور نیست. (تنها عاشق دلسوخته حال عاشق را درک میکند. در بیت بالا حافظ یک مصراع از رودکی را در ضمن غزل خود آورده است. بله، میتوان آنها را معادل هم دانست؛ زیرا هر دو، مفهوم «تباه و تمام شدن» وجود دارد و میتوان به جای هر دو معادل «تمام شدن» را آورد. 1- فعل ماضی یا گذشته: فعلی است که انجام آن در زمان گذشته صورت گرفته باشد. ... گه کنم آرزوی قتل و گهی میل وصال *اغراق ادعای وجود صفتی در کسی یا چیزی که بر اساس عرف و عادت معمول پذیرفته نیست. - از کف دست موبرآمدن ؛ کنایه از وجود گرفتن امر ممتنع الوقوع در ... پایی ؛ نوعی از تعذیر که گناهکاران را و اطفال را کنند و با لفظ زدن و خوردن مستعمل است . 2- گاهی جمله ی ما، نهاد آن یک کلمه و گزاره ی آن چند کلمه است. , تسنیم تفسیر قرآن کریم جلد 3 , آیت الله عبدالله جوادی آملی , 16- بیت «طمع خام است و خام مخور آن ای پسر خام خوردن علت آرد در بشر» شاعر خواننده را از چه چیزی منع می کند؟ ۱ . نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک میباشد. * در شعر گذشتگان کمتر شاعری را می توان یافت که از تشبیه و زیبایی های آن بهره نبرده باشد ؛ امّا آن چه در شعر معاصر جلب توجّه می کند تازگی تشبیهات است که نشان دهنده ی دید نو و کشف رابطه های تازه در پدیده هاست . ، ای کاش در عاشورا حسینی می بودم ! امّا هیچ کس قادر نیست به ژرفای درون او راه یابد و ادّعای شناخت او گمانی است شخصی و هرکسی برداشت سطحی از کلام او را دارد.نی (استعاره از مولانا یا انسان آگاه) - حکایت و شکایت (جناس ناقص) - ظنّ: گمان - اسرار: رازهای پنهان در بازگشت به حق تعالی؛ مفعول جمله است. این شعر رو حتما باید با تمامی آرایه هاش خوب خوب خوب یادبگیرید تا بتونید تو امتحانات و پرسش های معلم ها و تست ها ازش بر بیاید ! هراس دلواپسان از کاندیداتوری محسن هاشمی در انتخابات ۱۴۰۰ مشهود است و از هر موضوعی برای تخریب او بهره میبرند. خب وقت رو تلف نکنیم و بریم سراغ معنی شعر درس ششم فارسی دوازدهم ، نی نامه ! پس سخن را باید به پایان برد و تمام کرد. بی تردید حافظ، سعدی، مولوی، سعدی، صائب تبریزی و سنایی از غزل سرایان نامدار در عرصه ی شعر کهن هستند و رهی معیری، شهریار، فرخی یزدی، عماد خراسانی، سیمین بهبهانی و هوشنگ ابتهاج برجسته ترین غزل سرایان معاصر به شمار می روند. جمع مکسّر قابل جمع بستن نیست. واژه های: ( دود ، برق ، خرمن ، آتش ) مراعات نظیر دارند. – خام کنایه از انسان بی بهره از عشق ، انسان ناآگاه – بین پخته و خام تضاد برقرار است. به بروبَچ درس بدن تا خوب یادبگیرن. میوه های پاییزی نهاد و خوردنی هستند، گزاره ی جمله. ( تکالیف : مفعول ), نکته ی مهم: جایگاه مفعول در جمله: مفعول، معمولاٌ پس از نهاد یا فاعل و پیش از فعل می آید. منظور مولانا از « اصل خویش » چیست؟ ب. 8- قید پرسش : برای چه – آیا –چون – کی – کجا – چرا – چطور – چگونه و... 9- تأسّف : افسوس – متأسّفانه –آه – وای – دریغا – حسرتا و ... 10- قید تعجّب : چه عجب – عجبا– شگفتا و ... 11- قید شک و تردید : شاید –احتمالاً و ... 12- قید ترتیب : زیبایی –دمادم – نخست – درآغاز – دسته دسته – یکان یکان – پی در پی – یکی یکی و ... 13- قید آرزو : کاشکی – کاشی –ای کاش و ... * واژه ها عربی تنوین دار معمولاً در زبان فارسی قید هستند. بخورد خونی: خون دلی می خورد. در این بیت واژههای «نیست باد» جناس تام دارند؛ زیرا در لفظ دقیقاً یکسان اما در معنی با هم متفاوتند. - دربیت اول کلمه های (( دانا)) و (( برنا )) و در بیت دوم کلمه های یاد و فریاد قافیه هستند. می پرسیم چه کسی به بازار رفت؟ جواب : علی. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید. / زیر پا گذاردن: کنایه از دیدن و عبور کردن / دریا: استعاره از جهان آفرینش / بی کران: کنایه از پهناور / به پایان دریای بی کران رسیدن: متناقض نما. مانند: مردم ایران: ایرانیان ، مردم همدان: همدانیان و ... * نکته ی مهم: برخی از کلمات مفردی که به (ان) پایان یافته باشند ولی نمی توان آن ها را با علامت (ان) جمع بست. گریستن مانند ابر بهاری و ناله از سنگ برخاستن خلاف عادت و عرف است. چو دود بی سر و سامان شدم که برق بلا به خرمنم زد و آتش در آشیانه گرفت ((سایه )). چه نیکو گفت با جمشید دستور که با نادان نه شیون باد و نه سور, گر ایدونک دستور باشد کنون بگوید سخن پیش تو رهنمون. مثال: ماه فرو ماند از جمال محمّد (( مصراع اول )) سرو نباشد به اعتدال محمّد (( مصراع دوم )). در بیت بالا شاعر بلم ( قایق ) را به قو تشبیه کرده است و عنصر مشترکی که بین این دو بوده تا شاعر توانسته آن ها را به هم تشبیه کند آرام رفتن است . غزل در واقع مهم ترین قالب شعر فارسی و شناسنامه ی ذوق ایرانیان و فارسی زبانان است. * واژه ها از جهت نسبت و ارتباط چند گونه اند : 1- واژه های هم آوا (متشابه) :واژه هایی هستند که از جهت املایی متفاوت ولی از نظر آوایی ( تلفظ ) یکسان هستند. حداقل ابیات قطعه دو بیت و حداکثر آن 15 ،16 بیت است.این نوع شعر دارای وحدت موضوع و محتواست و در تمام دوران های شعر فارسی رایج بوده است. تنها با چشم و گوش دل میتوان حقیقت را ادراک کرد.دور و نور جناس ناهمسان اختلافی / نور: استعاره از معرفت و بصیرت / چشم و گوش تناسب و مجاز از کلّ حواس و ادراک انسان و یا مجازاً به معنی انسانها, تن ز جان و جان ز تن مستور نیست لیک کس را دید جان دستور نیست, گرچه جان، تن را ادراک میکند و تن از جان آگاهی دارد و هیچ یک از دیگری پوشیده نیست امّا توانایی دیدن جان به هیچ چشمی داده نشده است. خوش بود گر محک تجربه آید به میان تا سیه روی شود هر که در او غش باشد «حافظ». مانند : مردم :مردمان – سپاه : سپاهیان – گلّه : گلّه ها – قوم : اقوام – قبیله : قبایل – گروه : گروه ها – لشکر:لشکریان – ملّت : ملل – طایفه : طوایف و ... *** موضوع یازدهم : برخی از قالب های شعر فارسی ***. حداقل ابیات غزل3 ، 4 بیت و حداکثر 14 ،15 بیت است و محتوایی عاشقانه و عارفانه دارد و شاعران معمولا تخلص خود را در پایان غزل می آورند. مانند: فاطمه سیب را خورد. اثرات "حجامت" در درمان بیماریهایی از قبیل کبد چرب، آلرژی، نفستنگی، سردردهای میگرنی، غلظت خون، دیسکوپاتی، جوش صورت و بدن، پسوریازیس، آفت دهان، حتی هپاتیت و... کاملاً آزموده شده است. به عقیدهٔ عرفا، کسانی که از سر هوا و هوس به موسیقی گوش دهند به منزلهٔ زهر است و برای صاحبدلان، حکم تریاق و پاد زهر دارد و به دلهای مشتاق آرامش میدهد.زهر و تریاق: تضاد / که دید: پرسش انکاری / دو تشبیه در بیت / مفهوم هر دو مصرع تناقض دارد. این قالب شعری از اختراعات خاص ایرانیان است و در شعر عرب سابقه نداشته. مانند: هوا سرد است. نی، حریف هر که از یادی برید پردههایش پردههای ما درید, نی همدم و همنشین کسانی است که جویای معرفتاند و از معشوق حقیقی خود جدا ماندهاند. به مجموعه ی ابیاتی که مصراع های زوج آن هم قافیه باشند، قطعه گفته می شود. 7- چند آوایی : واژه هایی که بنا به ضرورت هایی ( خصوصا در زبان شعر ) به دو شکل تلفّظ می شوند امّا شکل نوشتاری و معنای آن ها یکسان است: مانند: استوار = استوار – استوار ، روزگار = روزگار – روزگار ، یادگار =یادگار – یادگار ، آسمان = آسمان – آسمان ، مستمند = مستمند – مستمند. سینه خواهم شرحه شرحه از فراق تا بگویم شرح درد اشتیاق, برای بیان درد اشتیاق، شنوندهای میخواهم که دوری از حق را ادراک کرده و دلش از درد و داغ فراق سوخته باشد.سینه: مجازاً دل عاشق / شرحه و شرح: جناس ناهمسان افزایشی / واج آرایی صامت «ش», هر کسی کاو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگارِ وصل خویش, هر کسی که از اصل و مبدأ خود دور افتاده باشد، سرانجام به تکاپو میافتد و روزگار وصال خود را میجوید تا به آن برسد.بیت به آیهٔ شریفهٔ «انّا لِله و انّا اِلَیه راجعون» و حدیث «کُلّ شیءٍ یَرجع الی اَصلِه» اشاره دارد. حافظ. مانند : دانشمند – مردانه – بی وفا – سرتاسر – کتابخانه – پیامبر – کار گر – لغت نامه و ... 3- اسم جمع : به اسمی گفته می شود که در ظاهر مفرد بوده و علامت جمع نداشته باشد ولی در معنی جمع بوده و بر بیش از یکی دلالت کند. قطعه: معنای لغوی قطعه با مفهوم اصطلاحی آن هماهنگی دارد چون قطعه در لغت به معنی تکه ای یا پاره ای از یک چیز است و این نوع شعر نیز چون پاره ای از اواسط قصیده است به این نام خوانده می شود. اگر صفات و ویژگی های انسان به اشیای بی جان نسبت داده شود و آن ها را موجود زنده و انسان تلّقی کنیم، جان بخشی به اشیاء می گویند. (هرکسی شایستگی درک عشق را ندارد. خییییییییلللللییییی خوبههههه من که شگفت زده شدم. مثال: سعدی، اگر عاشقی کنی و جوانی عشق محمّد بس است و آل محمّد (( بیت )), * قافیه: به کلماتی گفته می شود که در آخر مصراع های هر بیت می آیند. «بوی شیر از دهان آمدن» کنایه است. 4- گاهی جمله ی ما، نهاد و گزاره آن هر دو از چند کلمه درست شده اند. افراد بیبهره از عشق و بینصیب از دریای معرفت الهی از حال عارف و اصل بیخبرند. و فقط با علامت جمع (ها) جمع بسته می شود. زیرا مصراع دوم معادلی برای مصراع اول است؛ علاوه بر این، هر مصراع یک مفهوم کامل دارد و وابستهٔ مصراع بعد نیست. 2- مشبّه به : (رکن دوم) کسی یا چیزی که مشبّه ، به آن مانند می شود . حافظ. نشانه ی فعل آینده: خواهم –خواهی – خواهد – خواهیم – خواهید – خواهند که به صورت پیشوند به فعل ماضی اضافه می شوند.مانند: خواهیم رفت, ***موضوع نهم : علائم جمع در زبان فارسی و عربی ***, * علائم جمع رایج در زبان فارسی عبارتند از: (ان) ، (ها) و (گان) *. آوردن واژه هایی از یک مجموعه در شعر و نثر که از نظر جنس یا نوع یا مکان یا زمان یا همراهی و ... با هم تناسب داشته باشند. بیت رودکی این است. نهاد: قسمتی از جمله است که در باره ی آن خبری داده می شود. آتش است این بانگ نای و نیست باد هر که این آتش ندارد نیست باد. علی شیر را خورد. مانند: خسرو سوار بر اسب، شتابان به سوی قلعه آمد. * نشانه های فعل مضارع: می خورم ، بخورم ، خورم ، دارم می خورم . مانند:علی به مدرسه رفت. املای فارسی هستند و باید با توجّه به معنای جمله شکل نوشتاری آن ها را در هر عبارت تشخیص داد: * به عبارت دیگر: از جهت تلفّظ یکی، ولی از نظر املا و معنی متفاوتند. * مصراع: یک نیم بیت را مصراع می گویند. مانند : مردم – گلّه – سپاه –قوم – طایفه – قبیله – گروه – لشکر – ملّت و ... * نکته ی مهم : اسم جمع را می توان جمع بست که به آن در اصطلاح (( جمع در جمع )) می گویند. «زرد روی شدن»بارز ترین نشانه ی شرمندگی و بی نصیبی است. 1- جمله ی خبری: جمله ای است که دارای خبری برای شنونده باشد و نشانه آن نقطه است. قصیده شعری است که در آن قصد خاصی باشد از قبیل: مدح،موعظه، توصیف و... که مصراع اول با مصراع های زوج آن هم قافیه می شود. شعر شیر خدا سروده شهریار شاعر معاصر ایرانی در وصف امام علی (ع) است. اگر به کوی تو باشد مرا مجال وصال رسد به دولت وصل تو کار من به اصول . معنای اولیه و نزدیک همان است که کسی شیر خورده باشد و دهانش بوی شیر بدهد؛ اما منظور گوینده این معنا نیست بلکه معنای دوم و دور است؛ چون کسی که شیر خورد کودک است و بی تجربه؛ لذا بوی شیر از دهان آمدن کنایه از نا پختگی و بی تجربگی است. / نی: استعاره از عشق / آتش است این بانگ نای: تشبیه / باد و باد: جناس تام / آتش مصرع دوم استعاره از عشق / بیت دارای آرایهٔ ذوقافیتین است. ( علی فاعل ) خانواده ی من به مسافرت می روند. پزشک بیمار را معالجه کرد. / نی حدیث .... میکند: تشخیص و استعارهٔ مکنیه, محرم این هوش جز بیهوش نیست مر زبان را مشتری جز گوش نیست. * مثنوی شعری است که در هر بیت قافیه ی مستقلی آورده می شود؛ یعنی دو مصراع هر بیت قافیه ی جداگانه دارد و قافیه ی بیت بعد تغییر می کند اما وزن همه ی ابیات یکی است. خبرگزاری تسنیم: شهاب حسینی که اجرای برنامه همرفیق را بر عهده دارد در برنامه این هفتهاش با حضور بهرام افشاری و هوتن شکیبا به روحانی کنایه زد. * یکی از برجسته ترین جلوه های صور خیال در شعر فارسی تشبیه است که شاعر می کوشد در آن عنصر مشترک بین دو چیز را کشف نموده، برجسته سازد . 2- علامت جمع (ها): این علامت برای کلمات مفرد که آن کلمه به یک موجود زنده و غیر زنده به کار می رود. مثال (1): علی به بازار رفت. 1-اغراق از اسباب زیبایی و مخیل شدن شعر و نثر است و بدین وسیله شاعر معانی بزرگ را خرد و مفاهیم کوچک را بزرگ جلوه می دهد به شکلی که غیرممکن را طوری ادا نماید که ممکن به نظر آید. واژه های: ( مزرع ، داس ، سبز ، کشته ، درو ) با هم مراعات نظیر دارند. سرّ من از نالهٔ من دور نیست لیک چشم و گوش را آن نور نیست. یکی قطره باران ز ابری چکید خجل شد چو پهنای دریا بدید, که جایی که دریاست من کیستم گر او هست حقا که من نیستم, سپهرش به جایی رسانید کار که شد نامور لؤلؤ شاهوار, تواضع کند هوشمند گزین نهد شاخ پر میوه سر بر زمین. * تعریف فاعل: کسی که کاری از او سر بزند. **کنایه چیست؟ ** * کنایه پوشیده سخن گفتن است و در اصطلاح به سخنی گفته می شود که دارای دو معنی نزدیک و دور باشد. 1- گاهی جمله ی ما، نهاد و گزاره ی آن هر دو فقط از یک کلمه درست شده اند. دو بیتی شعری است مرکب از دو بیت یا چهار مصراع که همانند رباعی مصراع های اول و دوم و چهارم حتما باید هم قافیه باشند و مصراع سوم معمولا قافیه ندارد؛ اما شاعر می تواند آن را هم قافیه کند. ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد ((حافظ )). * چنانچه چیزی مورد خطاب قرار گیرد به این معنی است که آن شیء یا چیزی انسان تصور شده است و به آن جان بخشیده ایم و لذا یک نوع تشخیص محسوب می شود. آهنگهای نی، راز ما را افشا کرد و احوال نهایی ما را بر همه کس آشکار ساخت.پرده دریدن: کنایه از آشکار کردن راز / پرده و پرده: جناس تام / برید و درید: جناس ناهمسان اختلافی, همچو نی زهری و تریاقی که دید؟ همچو نی دمساز و مشتاقی که دید؟. گل بخندید و باغ شد پدرام ای خوشا جهان در این هنگام. از آن هنگامی که مرا از نیستانِ عالم معنا جدا کردهاند، از فریاد و زاری من تمام آفریدهها نالان و گریان هستند. 3- جمله ی تعجّبی یا عاطفی:جمله ای است که در آن یکی از عواطف انسانی مانند: خشنودی، خشم، آرزو، دعا، تعجّب، تأسف، نفرت، تحسین و ... را. مثال: چه گل زیبایی! تضمین در لغت به معنی ((گنجاندن )) است و آن آوردن آیه ، حدیث یا شعر از شاعر دیگر یا متنی دیگر در خلال کلام است به شکلی که شائبه ی سرقت در آن نباشد و نام آن شاعر ذکر شود. * مراعات نظیر در واقع تناسب معنایی بین واژه های سخن ادبی است. چه به از دولت لطف سخن و طبع سلیم . معنی واژه ناخن چیست؟ - ناخن به چه معنی است؟ - معنی ناخن در لغت نامه های دهخدا, فرهنگ فارسی, فرهنگ معین, فرهنگ عمید, دانشنامه عمومی, جدول, معنی چیست؟ یعنی چی؟ معنیش چیه؟ و ... 4- جمله ی امری: جمله ای است که در آن انجام دادن کاری از کسی می خواهد و نشانه ی آن در ابتدای فعل حرف ((ب)) می آید و علامت نقطه در پایان جمله است. )زبان و گوش: تناسب/ زبان: مجاز از سخن و کلام / گوش مجازاً شخص درد آشنایی ست که از درد و نالهٔ آن گوینده با خبر است. واژه های: ( ابر ، باد ، ماه ، خورشید ، فلک ) با هم تناسب دارند. 3- گاهی جمله ی ما، نهاد آن چند کلمه و گزاره ی آن یک کلمه است. مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو یادم از کشته ی خویش آمد و هنگام درو ((حافظ )). درّ و گهر : مروارید و گوهر و در اینجا کنایه از اشک چشم است. در پایان ابیاتی از یکی از قصاید معروف و زیبای سعدی آورده می شود: بس بگردید و بگردد روزگار دل به دنیا در، نبندد هوشیار, ای که دستت می رسد کاری بکن پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار, تا بدانند این خداوندان ملک کز بسی خلق است دنیا یادگار, نام نیکو گر بماند زآدمی به کزو ماند سرای زرنگار, صورت زیبای ظاهر هیچ نیست ای برادر سیرت زیبا بیار, آدمی را عقل باید در بدن ورنه جان در کالبد دارد حمار. خیلی عالی بودودرضمن میشه امکان دانلودروبزارین. * جمع مکسّر : جمعی است که در آن، صورت مفرد در هم شکسته می شود و حروفی اضافه یا کم می گردد. این قالب شعری و وزن آن را مرحوم ملک الشعرای بهار یادآور اوزان شعری دوران ساسانیان می داند. زیبا ترین آرایه های ادبی تشبیه، استعاره، مجاز ، کنایه از مهمترین موضوعات علم بیان به شما می رود با این حال این چهار مورد گاهی در علم بدیع مورد استفاده قرار گرفته و در میان آرایه ها و صناعات ادبی مورد تحلیل قرار می گیرد. * از قصیده سرایان مشهور شعر فارسی می توان از رودکی، خاقانی، منوچهری، مسعود سعد سلمان، انوری، سعدی، ناصر خسرو، فرخی سیستانی، قاآنی، ملک الشعرای بهار، امیری فیروزکوهی، حمیدی شیرازی و مهرداد اوستا نام برد. سعدی در بیت بالا آیه ای از قرآن مجید را تضمین کرده است. 2- فعل مضارع یا حال: فعلی است که انجام آن در زمان حال صورت گرفته است. تفاوت معنایی « پرده » را در بیت « نی حریف هر که از یاری برید / پرده هایش پرده های ما درید » بیان کنید واژه ی غزل به معنی حدیث عشق و عاشقی است و چون این نوع شعر بیانگر سخنان عاشقانه است آن را غزل نامیده اند. حداقل ابیات آن پانزده بیت و حداکثر تا شصت، هفتاد بیت می رسد. شعر نی نامه یکی از زیباترین اشعار مولانا است که در دفتر اول مثنوی معنوی آمده است. * تشبیه چیست ؟ تشبیه مانند کردن چیزی به چیز دیگر است یا به تعبیر دیگر ادّعای همانندی میان دو یا چند چیز است . ، چه روز با شکوهی !، عجب هوای تمیزی ! (از آنندراج ). کنایه معمولا باعث تامل و درنگ و اعجاب خواننده می شود و چون ادعای خود را با دلیل همراه می سازد قدرت قانع کردن تاثیرگذاری بر مخاطب را دارد. مهدی اخوان ثالث، سیاوش کسرایی، قیصر امین پور، حسن حسینی و هوشنگ ابتهاج از دوبیتی سرایان شعر معاصر به شمار می روند. رودکی، شهید بلخی به این قالب توجه نمودند و فردوسی در نظم بزرگ ترین حماسه ی ایرانیان از این قالب بهره جسته.
Schalke Höchste Niederlage, Köln Brüssel Km, Was Bedeutet Rede, Spaghetti Mit Garnelen Mediterran, Bilinear Transformation Example,
Schalke Höchste Niederlage, Köln Brüssel Km, Was Bedeutet Rede, Spaghetti Mit Garnelen Mediterran, Bilinear Transformation Example,